كاربرد واژهی «فرهنگ» در شاهنامهی فردوسي
|
||
|
||
|
||
ناصر تكميل همايون : | ||
واژهي «فرهنگ» در ادبيات، فلسفه و كلام ايران ريشهاي ژرف دارد. اما بايد ديد كه از چه سدهاي در كتابها آمده است و چه دگرگونيهايي پيدا كرده تا به زمان ما رسيده است. من اين واژه را در زبانهاي اروپايي و حتي سانسكريت و لاتين بررسي كردهام و دريافتهام كه واژهی فرهنگ در زبان فارسي، معنايي بسيار گستردهتر از زبانهاي ديگر دارد.
دو گونه سخن دربارهی واژهی فرهنگ هست. برخي ميگويند كه در زبانهاي پيش از پهلوي، «فر» يك معنا داشته است و «هنگ» معنايي ديگر؛ و سپس در زبان پهلوي گونهی تركيبي آن پديد آمده است. آنها «فر» را به معناي بالا و بلندي و سرافرازي ميگيرند كه در شاهنامه نيز به اين معنا فراوان آمده است؛ و «هنگ» را نيز به معناي قصد و آهنگ ميدانند. پس فرهنگ يعني آهنگ و قصد بلندي كردن. گروهي نيز بر اين باورند كه واژهی فرهنگ به گونهاي تركيبي در زبان پهلوي وجود داشته است. |
ادامه مطلب